سامیارسامیار، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

سامیار نفس مامان

سیسمونی آقا سامیار

اینم اتاق پسرم  دست مامان شهین درد نکنه بقیه عکسها در ادامه مطالب این فرشم مامان بزرگ و بابابزرگ مامان  و شیرین جون و فریبا جون برات آوردن ...
19 مرداد 1390

تولد سامیار11/2/90

ساعت ١.٣٠ بعدازظهر در بیمارستان مهر متولد شدی و به زندگی مامان و بابا رنگ و بوی خاصی بخشیدی.  وزنت 3400 بود قدت52 وقتی چشمامو باز کردم و اولین بار دیدمت انگار خدا همه دنیا رو به من داده بود یک پسر سالم و ناز قربونت بشم مامان جون انقدر خوشگل بودی که همه پرستارها می گفتن چند وقت بود پسر به این نازی و سفیدی و بوری نداشتیم. اینم عکس یک روزگیت    ...
13 مرداد 1390

دوران جنینی پسرم

عزیزم روزی که فهمیدم تو در وجودم شکل گرفتی یکی از بهترین روزهای زندگی من و بابایی بود انقدر خوشحال شدیم که انگار تمام دنیا رو به ما داده بودند. چند روز بعد رفتیم سونوگرافی و صدای قلبت رو شنیدیم قلب کوچولوت تند تند میزد خدایا چه لحظه باشکوه و فراموش نشدنی بود. با وجود اینکه ٤ ماه اول بارداری به خاطر حالت تهوع های شدید به من خیلی سخت گذشت ولی به خاطر وجود تو سر از پا نمی شناختم. از هفته ١٣-١٤ بود که تکون خوردناتو حس کردم همه می گفتن خیلی زوده ولی خوب دیگه پسر بلای مامانه دیگه. هر روز که بزرگتر می شدی تکونات بیشتر و بیشتر می شد از همون دوران جنینی خیلی شیطون بودی تا جایی که می تونستی محکم به شکم مامانی می زدی تا جایی که شکمم کج می شد و به یک ...
13 مرداد 1390
1